مدل سیستم بازاریابی

مدل سیستم بازاریابی به یک چارچوب یکپارچه اشاره دارد که چگونگی تعامل اجزای مختلف بازاریابی و کمک به اثربخشی کلی راهبردهای توسعه کسب و کار و تعامل با مشتری را تعریف می کند. در هسته خود، این مدل بر اهمیت درک رفتار مصرف‌کننده، روندهای بازار، و چشم‌انداز رقابتی تأکید می‌کند و استراتژی‌های متناسب با مخاطبان هدف را ایجاد می‌کند.

در توسعه یک مدل سیستم بازاریابی موثر، کسب و کارها ابتدا باید ارزش های منحصر به فرد خود را شناسایی کنند. این عنصر اساسی به عنوان یک راهنما برای تمام فعالیت های بازاریابی بعدی عمل می کند و تضمین می کند که پیام ها با انتظارات و خواسته های مصرف کننده همسو هستند. پس از این، جمع آوری داده ها از طریق تجزیه و تحلیل و تحقیقات بازار بسیار مهم می شود. بینش‌های حاصل از بازخورد مشتری، الگوهای خرید و تغییرات جمعیتی به بازاریابان این امکان را می‌دهد تا رویکردهای خود را اصلاح کنند، پیشنهادات محصول را بهبود بخشند و کمپین‌ها را بهینه کنند.

محوریت مدل سیستم بازاریابی، مفهوم حلقه های بازخورد است. این حلقه‌ها تضمین می‌کنند که استراتژی‌های بازاریابی ثابت نیستند، بلکه بر اساس پاسخ‌های بازار در زمان واقعی تکامل می‌یابند. به عنوان مثال، از طریق تعامل با رسانه های اجتماعی و تعاملات خدمات مشتری، برندها می توانند بینش فوری به دست آورند و به آنها اجازه می دهد تاکتیک های خود را در صورت نیاز تغییر دهند و تطبیق دهند. این رویکرد چابک باعث ایجاد یک رابطه پویا بین کسب و کار و مخاطبانش می شود که در نهایت باعث وفاداری و حفظ طولانی مدت می شود.

علاوه بر این، ادغام فناوری نقشی اساسی در سیستم های بازاریابی مدرن ایفا می کند. استفاده از ابزارهای مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) و نرم‌افزار اتوماسیون بازاریابی، کسب‌وکارها را قادر می‌سازد تا فرآیندهای خود را ساده‌سازی کنند، مخاطبان خود را به طور مؤثر تقسیم کنند و ارتباطات شخصی‌سازی شده را در مقیاس ارائه دهند. این تزریق فناوری نه تنها کارایی را افزایش می دهد، بلکه داده های ارزشمندی را نیز ارائه می دهد که می تواند تصمیمات استراتژیک را تعیین کند.

در نتیجه، یک مدل سیستم بازاریابی قوی به عنوان ستون فقرات تلاش های بازاریابی موفق عمل می کند. با همسو کردن اهداف، استفاده از داده‌ها و پذیرش سازگاری، کسب‌وکارها می‌توانند پیچیدگی‌های بازار را طی کنند و ارتباطات معنی‌داری با مشتریان خود ایجاد کنند و از رشد و رقابت پایدار در چشم‌اندازی همیشه در حال تحول اطمینان حاصل کنند.

قبل از بحث درباره فرآيند تحقیقات بازاريابي بايد برخي از مطالب و مسائل ابتدايي مربوط به بازاريابي را بررسي كنيم .شايان ذكر است كه تحقيقات بازاريابي جزئي از سيستم بازاريابي است. شكل 1 مدل سيستم بازاريابي را از ديدگاه فروشنده بررسي مي‌كند.

1- آمیخته بازاریابی

آميخته بازاريابي عنصري است كه در زمانهاي مختلف مقادير متفاوتي را نشان مي‌دهد براي مثال سازمانها مي‌توانند بودجه آگهي خود را تغيير دهند. متغير مستقل بيانگر وضعیت متغير وابسته است زيرا متغير وابسته، اثر محسوب مي‌شود. متغيرهاي قابل كنترل اجزاي آميخته بازاريابي (محصول ، قيمت ، توزيع و ترفيع فروش) هستند. اين متغيرها در برنامه‌ها يا مسيرهاي علمياتي جانشين مي‌توانند با هم تركيب شوند.

                 شكل 1:مدل سيستم بازاريابي

2- عوامل موقعيتي

اين عوامل نشان دهنده متغيرهاي مستقلي است كه در كنترل سازمان نيست و موقعيتي به وجود مي‌آورند كه سازمان بايد در ارائه و اجراي برنامه عملياتي بازاريابي ، خود را با آنها سازگار كند. اين موقعيتها عواملي مانند تقاضا، رقابت ، سياست يا قانون، جو اقتصادي ، تكنولوژي ، مقررات دولتي و منابع داخلي سازمان را در بر مي‌گيرد.

3- پاسخ رفتاري

آميخته بازاريابي وعوامل موقعيتي متغيرهاي مستقلي هستند كه ممكن است با هم تركيب شوند و پاسخ رفتاري (مانند قصد خريد و خريد ) را به وجود آورند. پاسخ رفتاري متغير وابسته است. جرياني كه پاسخ رفتاري را پيچيده‌تر مي‌كند اين است كه پيامدهاي رفتارما در گذشته (علاوه بر اثر فوري متغيرهاي مستقل ) بر پاسخ رفتاري اثر مي‌گذارد.

شناسايي ارتباط بين متغیرهای مستقل و وابسته كاري دشوار و مستلزم تحقيقات گسترده بازاريابي است. در عمل ، تجربه و قضاوت مديريتي همراه با اطلاعاتي كه از تحقيقات بازاريابي به دست مي‌آيد فرآيند تصميم گيري در مديريت را شكل مي‌دهد. در نتيجه بايد به اين نكته توجه داشت كه مديران بدون استفاده از تحقيقات بازاريابي نيز مي‌توانند تصميم بگيرند و اين كار را هم انجام مي‌دهند و چنانچه تجربه مدير به مساله مورد نظر مربوط و قضاوت او هم درست باشد شايد بتواند تصميم درستي هم بگيرد. 

4- معيارهاي عملكرد.

پاسخهاي رفتاري، پايه‌اي براي معيارهاي علمكرد مالي و غير مالي سازمان است. معيارهاي مالي عبارتند از : فروش ، سهم بازار ، سود وغيره ؛ از معيارهاي غير مالي مي‌توان به تصوير شركت يا ذهنيت مصرف كنندگان درباره سازمان اشاره كرد. توسعه معيارهاي معتبر عملكرد مساله‌اي است كه درمديريت موثر سيستم بازاريابي اهميت ويژه‌اي دارد. تحقيقات بازاريابي با اارائه ابزار و منابع اطلاعاتي نقش مهمي در سنجش عملكرد ايفا مي كند.